دولت جوبایدن، رئیسجمهور آمریکا مسیر را برای پیشرفت طالبان هموار کرد که تاکنون باعث بیخانمان شدن صدها هزار تن شد. بااینحال این رئیسجمهور پیشین آمریکا یعنی باراک اوباما بود که ابتدا در سال ۲۰۱۱ با گفتن اینکه طالبان دشمن نیستند قصد واشنگتن را برای عقبنشینی نشان داد. در پایان بایدن طرحی را برای خروج اجرا کرد که دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق طراحی کرده بود. جدیترین اشتباه واشنگتن این بود که بدون ایجاد یکروند انتقال سیاسی در مذاکرات دوحه بین دولت افغانستان و طالبان عقبنشینی کرد. این اشتباه موضوع کتابهای بسیاری در ایالات متحده خواهد بود. پژوهشگران آمریکایی میتوانند داستان کشورشان را که در تلاشهای خود برای بازسازی و دموکراتیزه کردن عراق و افغانستان شکست خورد تعریف کنند. دولت بایدن، بهنوبهٔ خود میتواند بر «اجلاس برای دموکراسی» مجازی که در دسامبر برگزار میشود متمرکز شود.
اثرات منطقهای
بااینحال وضعیت برای کشورهایی که بحران افغانستان بر آنها تأثیر میگذارد بسیار بدتر است: ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، روسیه، چین، هند، پاکستان، ایران و در نهایت ترکیه. به همین دلیل است که خلا سیاسی در حال ظهور و نتایج نبرد قدرت ریشهدار ناشی از خروج ایالات متحده یک مسئلهٔ مهم در راه خواهد بود. موضوعاتی که نیازمند توجه هستند شامل رقابت بین روسیه و چین و همچنین پاکستان و هند، امنیت مسیر «یک کمربندی و جاده»، وضعیت اویغورها، موج آوارگان آینده، وضعت جدید قاچاق مواد مخدر و مشکلات امنیتی مستقیم و غیرمستقیم است که طالبان برای آسیای میانه به وجود خواهد آورد. برای پر کردن این خلا روسیه همکاری نظامی با تاجیکستان و ازبکستان را ارتقا داده است. هند نگران افزایش قدرت پاکستان است. چین نگران هرگونه تأثیر بر اویغورهاست. ایران هم بهنوبهٔ خود به دنبال سود بردن از این ناآرامیهاست.
با عمیقتر شدن بحران جدید در افغانستان، آنکارا که شرایط خاصی را تعیین کرده است، تماسهایی را برای خروج از کشور از برخی ذینفعان دریافت میکند که این سوال را مطرح میکنند که آیا نقش غیر نظامی ترکیه با منافع ملی آن سازگار است یا خیر. رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه، بهنوبهٔ خود بر مشارکت در معامله در افغانستان پافشاری میکند و پیشنهاد صحبت با نمایندگان طالبان را در صورت لزوم، مطرح میکند. در درجهٔ اول ترکیه تعهد نظامی کافی برای درگیرکردن خودش در یک جنگ داخلی بالقوه افغانستان را ندارد (و نخواهد داشت). ترکها که روابط عمیقی با همهٔ گروهها از جمله طالبان دارند علاقهای به درگیرشدن در نبرد ندارند.
به این ترتیب آنها به دنبال راههای برای انجام ماموریتهای خودشان در کابل و در این چهارچوب هستند. به طور خاص، ترکیه میخواهد یک همکاری دیپلماتیک برای جلوگیری از جنگ داخلی پس از خروج آمریکا ایفا کند. از دید آنکارا، این جایگاه یک بازتاب پیوندهای تاریخی بین ترکها و افغانها است. از آنجا که طالبان کل کشور را تحت کنترل خود درآورده است، برخلاف مذاکرات دوحه به نظر میرسد که افغانستان از بقیهٔ دنیا جدا افتاده است. اتحادیه اروپا قبلا گفته است که در این شرایط کمکهای مالی را قطع خواهد کرد.
آنکارا قصد دارد تا شرایط لازم را برای نیروهای غیرنظامی خود برای کنترل فرودگاه در هر دو حالت ایجاد کند. آنها بر این باور هستند که پشتیبانی مالی و لجستیکی، کلیدی برای انجام این ماموریت است. در همین زمان تلاش برای ترغیب طالبان در حال پیشرفت است. درهمین راستا ترکیه میخواهد یک میانجی مورد اعتماد و یک نیروی تثبیت کننده بشود. درست است که ایالات متحده با عقبنشینی کردن ازافغانستان موقعیت خودش را در خاورمیانه تغییر داد. تعادل قدرت در آسیای میانه هم تغییرات مشخصی را تجربه میکند. در واقع اگر ترکیه به دنبال ایفای یک نقش فعال در سیاست آسیای میانه است باید بخشی از موازنه در افغانستان بشود. بهعلاوه ترکها مزایای ایفای نقش فعال در چنین مواقعی را میدانند. این کشور در عراق، سوریه، لیبی، ناگورنو قرهباغ و افغانستان فعالیت میکند. ترکیه نمیتواند مسئولیت وضعیت افغانستان را بر عهده بگیرد ولی نمیتواند از بحران هم فرار کند. مشخص است که پناهندگان افغان در راهاند و معقولترین اقدام داشتن نقش در مدیریت بحران پیش رو است.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟